روانشناسی / اگر عمر دوباره داشتم!
مدیریت. موفقیت. داستان کوتاه. شعر و...
به نام دوست که هر چه داریم از اوست

اگر عمر دوباره داشتم

دان هرالد 1345 - 1268 ه . ش

می کوشیدم که اشتباهات بیشتری مرتکب شوم!

همه چیز را آسان می گرفتم!

اگر عمر دوباره داشتم سبکتر سفر می کردم!

وقت بهار زودتر پا برهنه راه می رفتم و وقت خزان دیرتر به این لذت خاتمه می دادم!

از مدرسه بیشتر جیم می شدم!

گلوله های کاغذی بیشتری به معلمهایم پرتاب می کردم!

در روزگاری که همه وقت و عمرشان را وقف بررسی وخامت اوضاع می کنند، من برپا می شدم و به ستایش سهل و آسان تر اوضاع می پرداختم؛ زیرا من با "ویل دورانت" موافقم که می گوید: "شادی از خرد عاقل تر است."!

بستنی بیشتری می خوردم و اسفناج کمتر!

از کوههای زیادی بالا می رفتم و در رودخانه های بیشتری شنا می کردم!

سگ های بیشتری به خانه می آوردم!

بیشتر عاشق می شدم و گل مینا از چمنزارها بیشتر می چیدم!

بیشتر به ماهیگیری می رفتم!

دیرتر به رختخواب می رفتم و می خوابیدم!

بیشتر سوار چرخ و فلک می شدم و به سیرک می رفتم!

کمتر برای بهداشت وسواس به خرج می دادم!

فقط شماری اندک از رویدادهای جهان را جدی می گرفتم!

پایکوبی و دست افشانی بیشتری می کردم!

از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر می شدم!

بیشتر مسافرت می رفتم!

مشکلات واقعی بیشتری می داشتم و مشکلات واهی کمتری، آخه من از آن آدمهایی بودم که بسیار محتاطانه و خیلی عاقلانه زندگی کرده ام، ساعت به ساعت، روز به روز، البته من هم لحظات سرخوشی داشته ام؛ اما اگر عمر دوباره داشتم، از این لحظات خوش بیشتر می داشتم!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:دان هرالد,عمر دوباره,ابله,جملات جالب,
ارسال توسط کاظم احمدی
آخرین مطالب